اشاره:
مطلب زیر در واقع گزارش است که در سال ۲۰۱۱ از شبکه ( ایس بی ایس SBS ) استرالیا پخش شده است؛ فیلم مستند که من به متن برگرداندم. گرچند این فیلم مال دوسال قبل است ولی من از اوردن آن به متن و ترجمه آن به فارسی چند هدف داشتم.اول: طالبان این ویروس خطرناک و کشنده همچنان به قتل و کشتار ادامه می دهد و بعد از برهاندین ربانی هزاران تن از هموطن هایی عزیز مان توسط این گروهگ کثیف به قتل رسیده است و پایان آن نیز نامعلوم است.
دوم: قبل از اینکه به استرالیا بیایم؛ چه زمان که در اندونزی بودم و چه زمانی که در پاکستان و افغانستان بودم؛ یک ذهنیت غلط نسبت به هموطنانمدر اینجا در ذهنم شکل گرفته بود. ذهنیت که با امدن بدینجا به یک بارگی فرو ریخت. خلاصه عرض می کنم و نمی خواهم وارد جزیات شوم. حرف اینه که ما در عصر ارتباطات زندگی میکنم و در این عصر رسانه ابزار است مهم. در عصر ارتباطات کسی که صاحب رسانه است و زبان دارد. به این معنی که اگر کسی رسانه نداشته باشد زبان ندارد. قصه ما مردم قصه نداشتن زبان است. زبان که بتواند حرف مان را بیان کند.
سوم: قصه رفاقت خانم هماسلطانی با ملا محمد عمر رهبر کور طالبان؛ قصه است بس دراز. این خانم ادعا کرده بود که ملاعمر در خانه ایشان است و دولت اگر می خواهد با طالبان مذاکره کند؛ باید مذاکره را از خانه او آغاز کند و القصه این که خانم دروغ می گفته است و با این دورغ هایی شاخ دارش نه تنها آبرو مردم شریف مالستان را برده بلکه ضربه بس سنگین را بر پیکر نمیه جان مردم ما کوفته است. در کشورهایی چون سویدن؛ ناروی؛ استرالیا قرار داد هایی بین وزارت مهاجرین و دولت هایی نام برده امضا شده بود مبنی بر اخراج مهاجرین افغانستان از آن کشور ها. که اگر تلاش خانم سیماسمر؛ کامران میرهزار؛ و بصیر آهنگ نمی بود نصف از مهاجرین از آن کشورها اخراج می شد. بیشتر از این دیگه چیزی نمی گویم؛ فقط امیدوارم که مردم مالستان در اینده به ادم بهتری رآی دهد.